مسوول انحصار تلگرام کیست؟
حبیب الله معظمی- مدرس و پژوهشگر ارتباطات                                  

پرسش:حبیب الله معظمی مدرس و پژوهشگر ارتباطات در شرق امروز نوشت بستن تلگرام یک امکان بزرگ، فوق العاده و بی بدیل از مدیران و تصمیم سازان جامعه برای سنجش افکار عمومی (مورد نیاز تصمیمات) سلب می شود.

پرسش:حبیب الله معظمی مدرس و پژوهشگر ارتباطات در شرق امروز نوشت بستن تلگرام یک امکان بزرگ، فوق العاده و بی بدیل از مدیران و تصمیم سازان جامعه برای سنجش افکار عمومی (مورد نیاز تصمیمات) سلب می شود.


ببندید اما ...(تیتر شرق: مسوول انحصار تلگرام کیست؟)  (ص1شرق شنبه 18فروردین 1397)
حبیب الله معظمی                                                      
مدرس و پژوهشگر ارتباطات
شاید زمانی این سطور ملاحظه می شود که کار از کار گذشته و تلگرام فیلتر شده و یا فیلتر آن در شرف اعلام است، اما با این حال لازم است فارغ از نگاه های بعضاً سیاسی و یا احساسی نسبت به انسداد تلگرام، با منطق علوم ارتباطات نکاتی را که حتما همه می دانند ، یادآور شد. تلگرام را ببندید اما ... 
1- قدری دوراندیشی و عبرت آموزی؛ یادمان نرفته است در این کشور با ویدئو و ماهواره چه برخوردی شد. برخوردی که همان زمانِ اتخاذ آن تصمیم ها، نادرستی و ناکارآمدی آنها مثل روز، روشن بود. تصمیماتی که مبتنی بر نتایج حاصل بررسی ها و تحقیقات اجتماعی و افکار سنجی نبود و یا با آگاهی از این نتایج، به غلط اتخاذ شد. ما از تصویب غلط قانون منع استفاده از گیرنده های دریافت ماهواره عبرت نگرفتیم. قانونی که بدون دوراندیشی تصویب شد، بعداً مضحکه شد و تنها اثر آن، لایه ای از لطیفه بر آن بود که پابرجامانده است. این نوع قوانین، از بدترین نوع قانونگذاریهاست که خود به اعتنایی عمومی را به قانون ترویج می کند. برخوردی هم که با ویدئو در جامعه صورت گرفت، همین وضعیت را داشت.
2-زمانه، زمانۀ ارتباطات است نه اطلاعات. با تحولاتی که از حدود چهار دهه پیش بتدریج در سیر تکوینی در عرضۀ ابزارهای رسانه ای در جهان صورت گرفته است، مفهوم مخاطب دچار دگرگونی اساسی شده و از فرد دریافت کنندۀ اطلاعات و از محدودیت وی در تعدد رسانه و تک رسانه ای در گیرندگی، به مخاطب انتخابگر و مخاطب شریک اطلاعات و مخاطب ارتباط گر تبدیل شده است. به کمک این تحولات و این ابزارها فرد دیگر صرفاً اطلاعات دریافت نمی کند بلکه ارتباط می گیرد و اطلاعات هم می دهد. به لطف این تحولات، واقعیت و شناخت از این نوع مخاطب فراگیر و جهانی شده و کاملاً جا افتاده است. بنابراین هر نوع تصمیمی در حوزه رسانه و ارتباطات بایستی ناظر بر درک درست مخاطب به مثابه ارتباط گر اتخاذ شود و گرنه پس رفت است و مهمتر اینکه در این زمانۀ ارتباطات، چنین مخاطبی، چنین عقب نشینی را نمی پذیرد. مثل آن است که فرد را امروزه از خواندن روزنامه بطور کلی بازداشت. ارتباطات اکنون جزء لاینفک زندگی روزمره ما بخصوص در ایران شده است، این ارتباطات از جنس تلگرامی میان دوستان، فامیل ها ، همکاران و هم صنفی ها را از مردم نگیریم.
3- دن کیشوت وار به جنگ تکنولوژی نرویم. تاریخ درس های ناکامی های بسیار از تقابل مذبوحانه با تکنولوژی به ما می دهد. تکنولوژی هیچگاه شکست نمی خورد، زیرا اصولاً با هدف آسایش و زیست بهتر به انسان عرضه می شود. تکنولوژی به فرای مرزها، ایدئولوژی ها و سیاست ها می رود. تکنولوژی بیش از بدی ها ( به زعم عده ای) خوبی ها و نیکی ها دارد. واقعیت تکنولوژی رسانه اجتماعی را باید پذیرفت که زیست بهتر چند صدایی را برای جامعه به ارمغان آورده است. متوهمان و نادانان بر این گمان باطلند که رسانه اجتماعی همچون تلگرام برای زیر و رو کردن ایران پدیدار شده است.  
4- جایگزینی یک امکان «مقبول» قبل از منع یک امکان دیگر. قبل از ستاندن چیزی منحصر بفرد، جایگزینی جای آن را گرفته باشد. همان ها که امکانی را از مردم می گیرند، بایستی برخود فرض بدانند که امکانی دیگر را پیشاپیش به صورت رقابتی و ترجیحی به آنها داده باشند. همانطورکه امکان تردد خودروی شخصی در مناطق مرکزی تهران در قالب محدود طرح ترافیک، از مردم سلب و محدود می شود و در ازای آن و البته قبل از آن، وسائط نقلیه عمومی پیش بینی شده، قبل از انسداد امکان تلگرام می بایست جایگزینی«متناسب و مورد پذیرش» کاربران جای آن را گرفته باشد. احترام به مردم این را اقتضا می کند که؛ به جایش بدهید قبل از آنکه بگیرید. آورنده باشید تا گیرنده.

5- دغدغه های امنیتی مورد احترامند. هر آنچه در مورد موارد ضد امنیتی تلگرام گفته می شود نه تنها درست بلکه مورد مورد قبولند. اما کدام رسانه در دنیاست که حاشیه ضد امنیتی نداشته باشد اگر نگوییم نتراشیده باشند؟! که به فراخور آن رسانه و شرایطش، کم یا زیاد می شود. همه رسانه ها اینچنین است البته از نگاه امنیتی؛ کما اینکه در رسانه هم به مقوله امنیت به مثابه محدود کننده رسانه و ضدبیان نگاه می شود همچنانکه در حوزه امنیت به رسانه به مثابه ضد امنیت نگریسته می شود. به این خاطر است که اساسا بایستی نگاه صرف امنیتی را به محیط پیرامونی زود! آیا می شود به صرف حاشیه ضد امنیتی اساس آن رسانه را انکار کرد؟ در مورد تلگرام گفته می شود که نه تنها در اعتراض های دی ماه ضدامنیتی عمل کرد بلکه جای مطمئنی برای تبادل اطلاعات و ارتباطات ایرانیان نیست. به جای مقابله با رسانه، چتر امنیتی و نظارتی را می توان تقویت کرد. موضوع بلکه همه دغدغه های امنیتی قابل فهم است اما نگاه و راه حل امنیتی برای مسائل جامعه مضر است. رصد ها را می توان قوی تر کرد به جای بستن. می توان گشایش داشت توام با نظارت. عناصر ضد امنیتی را می توان گرفت و بست اما هرچیز  ضد امنیتی جلوه داده نشود. اینک بر همه روشن شده است که فیسبوک با اخبار جعلی خود یک کله شق خطرآفرین برای جهانرا  به نام ترامپ روانه کاخ سفید کرده است اما به جای برخورد امنیتی و قضایی و بگیر و ببند و بستن، حداکثر اقدام تاکنون علیه زاکر برگ مالک آن، احضارش به کنگره برای ادای توضیحات بوده است.   
6- ما را، ایران را خاص جلوه ندهید. تنها کشوری که یک رسانه اجتماعیِ بشدت فراگیر و اول آن کشور را به صرف رسانه اجتماعی بودن و با ملاحظات امنیتی به طور قطعی و دائمی مسدود می کند، ایران است. ایران در حوزه رسانه، خاص های بسیار، کم ندارد. ایران جزو سه چهار کشور جهان است که نظام پیشگیرانه حقوقی در مورد مطبوعات (محدودیت در اخذ پروانه نشر مطبوعات) آن اعمال می شود . اکنون نمی دانم از این تعداد کاسته شده است اما مطمئنم که بیشتر نشده است. در هر صورت کشورهایی که در این ویژگی کنار ایران قرار گرفته اند در نظام های سیاسی جهان چندان خوشنام نیستند.   
7- مسوول انحصار و مونوپل تلگرام کیست؟ نتایج تصمیمات خود را به مردم منتسب نکنید. براثر همین نوع تصمیم گیری ها (بستن وایبر) بود که ایرانی ها به رسانه ( آن موقع ) گمنامی مثل تلگرام کوچ کردند و براثر همین نوع تصمیم ها بود که رسانه اجتماعی در ایران «روسیزه» شد، با تلگرام و مالک روسی آن. و این انحصار حاصل آن تصمیمِ تصمیم گیران جامعه بود نه انتخاب مردم. مونوپل تلگرام نتیجه سیاست و تصمیم غلط مسوولان( در بستن یک رسانه و کوچاندن مردم و مخاطبان به رسانه دیگر-تلگرام- ) بود. سبب شهرت تلگرام و وابسته کردن مردم ایران با عضویت 40 میلیون کاربر ایرانی در آن، مسوولان و تصمیم گیران هستند. اینان بایستی مسوولیت خود را هم در قبال عواقب انسداد تلگرام بپذیرند.  
8- برخی تصمیم گیران در کشور ما اساساً هنوز با «رسانه» مساله دارند؛ مسالۀ آنها هم ناشی از نوع نگاه و برداشتشان از کارکرد رسانه است. آنها رسانه را بیشتر مبلغ و «گوینده» می دانند و می خواهند، تا منتقد و «شنونده». مساله آنها برخاسته از عدم تحملشان در شنیدن است. و این شنیده ها و رسانه ها آنجا برایشان گران می آید که با تصوراتشان انطباق ندارد. شنیده ها از واقعیت می گوید، حال چاپی آن یا اینترنتی آن. این نگاه را باید بست این نگاه را باید تغییر کند، به جای انسداد یک رسانه.
10- بالاخره و مهمتر از اینها همه با بستن تلگرام یک امکان بزرگ، فوق العاده و بی بدیل از مدیران و تصمیم سازان جامعه برای سنجش افکار عمومی (مورد نیاز تصمیمات) سلب می شود. آنها مسائل اجتماعی ایران را دنبال می کنند بر این واقفند که تلگرام فضایی است که به راحتی با گشتی در آن می توان به لایه های درونی ایرانیان پی برد.خواسته ها و آمال و آرزوهای مردم در این شبکه در دسترس است و برای یک تصمیم ساز چه بهتر از این که سریع،آسان و رایگان و مطمئن سنجیده ای اینچنین از افکار عمومی در اختیارش باشد. رسانه اجتماعی بخصوص تلگرام جامع ترین ابزارِ ابراز در ایران است. به جای اینکه حرف ها در پستو گفته شود و زیرزمینی فعالیت شود، در تلگرام بیان و ابراز می شود و چه بهتر از این که تصمیم سازان جوامع چه بسیار هزینه ها می کنند تا بدانند در میان مردم چه می گذرد. تلگرام به راحتی این سنجش را برای مدیریت صحیح جامعه و سیاستگزاری درست در اختیار آنها می گذارد.
  

###




نظرات کاربران

آخرین اخبار
از پرسش به شما 1
از پرسش به شما 2
یادداشت و نظر
از پرسش به شما
تماشا و نشست
© تمامی حقوق برای شرکت ایده بکر مبین محفوظ است.